خونشریکی تعبیر نوآورانه محمدسرور رجایی بود/شهیدآوینی افغانستانیها
مراسم یادبود زندهیاد محمدسرور رجایی با عنوان «سرود سرور»، شامگاه چهارشنبه ۱۳ مرداد با حضور سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجتالاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری، عباس محمدی مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، بهروز جلالی رئیس بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، جمعی از شاعران ایرانی و افغانستانی و خانواده مرحوم رجایی در حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این بزرگداشت و پس از نواخته شدن سرودهای ملی ایران و افغانستان، سعید بیابانکی مجری برنامه گفت: معمولاً وقتی دفتر زندگی هنرمندی بسته میشود، ارزش فعالیتهای هنریاش برای عموم مردم آشکار میشود. نقش محمدسرور رجایی هم برای مردم افغانستان همانند شهید آوینی برای مردم ایران است.
وی در ادامه با بیان خاطرهای از برنامه خندوانه با حضور این شاعر فقید که با واکنشهای وسیع رسانهای داخلی و خارجی همراه شد، شخصیت این هنرمند را شخصیتی تأثیرگذار در پیوند دو ملت ارزیابی کرد.
محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری در ادامه این مراسم ضمن عرض تسلیت به خانواده مرحوم محمدسرور رجایی و خانواده هنری و ادبی کشور، فقدان این شاعر را برای دلبستگان فرهنگ و هنر بسیار سنگین دانست. وی این شاعر را حائز سه مشخصه منحصر به فرد دانست و گفت: محور بودن در میان شاعران مهاجر افغانستانی در حوزه هنری اولین مشخصه مرحوم رجایی است. محفل شعر و ادبیات افغانستان در حوزه هنری که به نوعی محل گعده شعرا و اهل فرهنگ افغانستانی بود، گرد ایشان جمع میشد و شکل میگرفت. دوم آنکه وجوه عمیق و گسترده هنری و ادبی مرحوم رجایی، مانع اینکه ایشان رسالت دیگری را برای خود تعریف کند و مجاهدانه پای آن بایستد، نشده بود. مرحوم رجایی حقیقتاً روایتگر ایثار و مجاهدت مردان رشید و دلیر افغانستانی بود. هرجایی که مجاهدان افغانستانی مجاهدت کردند، ایشان تلاش کرده است که آن را روایت کند. تلاش و مجاهدت ایشان در روایت این مجاهدت و ایثار و شهامت و شهادت و حماسه مجاهدین افغانستانی، جایگاه کمنظیری برای او در فرهنگ و هنر ایران و افغانستان ساخته است.
رئیس حوزه هنری تلاش برای تقویت برادری و همزیستی بین ایران و افغانستان را سومین مشخصه مرحوم رجایی دانست و گفت: بنده تعبیر «خونشریکی» را از ایشان شنیدم. این تعبیر، تعبیری نوآورانه بود و ما حقیقتاً خونشریک هستیم. میان ما فاصلهای نیست. مرحوم رجایی تلاش کرد دلهای ایرانی و افغانستانی را به یکدیگر نزدیکتر کند و این برادری را به ما نشان دهد. وجود و حضور ایشان و همچنین نحوه هجرت او، گواه این مسئله است.
در ادامه این مراسم، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مشترکات ایران و افغانستان را فراوان ارزیابی کرد و گفت: دین، آئین، زبان مشترک، مفاخر و میراث فرهنگی از جمله این مشترکات است و به نظر میرسد این مشترکات در چهار دهه اخیر بیشتر هم شدهاند. اولین مورد آن به قول مرحوم رجایی خونشریکی است. در این چهار دهه فراوان بودند مجاهدین افغانستانی که در کنار ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس شهید و جانباز شدند و همچنین فراوان ایرانیهایی بودند که در مقابل شوروی در کنار مجاهدین افغانستانی مبارزه کردند. امروز هم به عنوان مدافعان حرم در کنار هم مشغول به مبارزه هستند.
صالحی دفاع از حرم را از نگاه مرحوم رجایی، موضوعی برای همدلی و همراهی بیشتر مردم افغانستان و ایران عنوان کرد و گفت: خود این شاعر در کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»، قسمتی از در کنار هم بودنها را به زیبایی روایت کرده است. مثال این همدلی، شهید افغانستانی بود که در ایران خانوادهای نداشت و در عملیات والفجر به شهادت رسید. اما در خراسان، هزاران هزار نفر خانواده او شدند و تشییع باشکوهی برای او به عمل آوردند. حوزه «خونشریکی» حوزه جدیدی است که هنوز کار زیادی در آن انجام نشده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین «قلم مشترک» را موضوع مهم و جدید دیگر در زمینه مشترکات دو کشور بیان و عنوان کرد: «خونشریکی» و «قلم مشترک» دو بال تمدنساز برای فرهنگ، هنر و تولید حلقه مشترک بین دو ملت هستند. صالحی در پایان ابراز امیدواری کرد به برکت روز مباهله- روز برگزاری این مراسم-، مرحوم محمدسرور رجایی مسیری را برای همدلی و همراهی دو ملت باز کند.
بهروز جلالی، رئیس بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نیز با خواندن متن آخرین پیامهای رد و بدل شده میان او و مرحوم محمدسرور رجایی، یکی از بزرگترین خصوصیات این شاعر فقید را آماده بودن برای پذیرفتن مسئولیتهای فرهنگی مختلف دانست.
عارف جعفری هم در ادامه اینمراسم، فقدان مرحوم محمدسرور رجایی را برای خود بسیار سنگین عنوان کرد. این شاعر افغانستانی که به شدت متأثر شده بود، این شعر را به مرحوم رجایی تقدیم کرد:
هستم به درد خویش گرفتار، یاعلی
راه امید من شده دیوار، یاعلی
دور از دیارم و غم غربت شبیه کوه
عمریست بر سرم شده آوار، یاعلی
چون صید تیر خورده زمین میخورم و باز
میایستم به نام تو هر بار، یاعلی
دلخستهام ازین همه بنبست پیشرو
دل مردهام از این همه تکرار، یاعلی
چون کاغذ رها شده در چنگ گردباد
دل بستهام به دست تو این بار، یاعلی
محمدجواد آسمان دیگر شاعر افغانستانی بود که این ابیات را به شاعر هموطنش تقدیم کرد:
روزِ ازل؟ کی و کجا بود، روزِ نخستِ آشنایی؟
روزِ نخستِ خونشریکی، روزِ نخستِ همهوایی
توی حیاطِ «حوزه» شاید، شعر، بهانه دستمان داد
چون دو کتابِ در قفس… نه! چون دو کبوترِ هوایی
حرفِ نخست، مطمئنّم… از طرفِ نگاهِ او بود
شرقی و گرم و بیتکلّف، جامعِ شرم و پارسایی
کَند دلِ مرا از اینجا، بُرد مزارگاهِ پَغمان
گفت: ببین! سعادتی نیست غیرِ رهایی و رهایی
گفتم: حرف را عوض کن! گفتم: ارمغان چه داری؟
او که شهیدِ زندهای بود، گفت: نوای بینوایی
آه کشید از شکنجه، آه کشید از تعصّب
آه کشید از سیاست، آه کشید از جدایی
گفت ز باغهای کابل؛ سوم حوت و آنهمه گُل
گفت ز حمله خزان و داعیه جهانگشایی…
گفت و… نگفتههای بسیار در دل تنگ خود نگهداشت
دایرةالمَعارفی بود، سینه سَروَرِ رجایی
محسن سعیدی شاعر دیگری از افغانستان بود که به ابعاد شخصیتی مرحوم رجایی اشاره کرد. وی شاهکار رجایی را پاسداری از میراث مقدس اسلامی عنوان کرد و گفت: رجایی از ارزشی به نام برادری پاسداری کرد. موردی که شیاطین صبح و شب برای از بین بردن آن در حال فعالیت هستند؛ ولی ما از این موضوع غافل هستیم.
وی در ادامه با انتقاد از رسانههایی که باعث دوگانگی بین مردم ایران و افغانستان میشوند، خاطرهای را از یک مقام مسئول سفارت آمریکا در افغانستان بیان کرد که به گروهی از هنرمندان افغانستان گفته بود دشمنترین سرزمین برای شما ایران و پاکستان هستند!
در ادامه مراسم و پس از ذکر مصیبتی از حضرت رقیه (س) توسط سعید حدادیان، عباس محمدی مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، ضمن قدردانی از خانواده مرحوم محمدسرور رجایی گفت: اگر همراهی خانواده محترم این هنرمند نبود، شاید مرحوم رجایی موفق نمیشد در خانه کوچکش به افغانستانیهای رنجدیده کمک کند.
در پایان اینمراسم از خانواده مرحوم رجایی، تقدیر به عمل آمد.